اللهم عجل الولیک الفرج 

ازدواج به شرط چاقو...
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل ریحانه ها آیت الله سیستانی
نويسندگان
پخش زنده حرم
حمایت می کنیم

گفت : طلا ندارم
اما قول می دهم هر سال ببرمت طلائیه ....

پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) :

وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید ، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد.
(نهج الفصاحه ، ح247)

چندین حدیث از پیامبر اکرم که سلام و درود خداوند بر او باد در باره ازدواج مخصوصاً ازدواج آسان داریم اما متأسفانه همین انسان هایی که دم از اسلام و نماز و روزه می زنند و روی پیشانی هایشان جای مهر نقش بسته اصلاً به این احادیث کوچکترین اهمیتی نمیدند.

خاطرم هست یکی از دوستانم دختر یکی از همین آدم های خشک مقدس رو می خواست و خواستگاری هم رفته بود. اما پدر خانواده با توجه به رضایت کامل دخترخانم با این ازدواج کلاً مخالف بود. بهانه ایشون هم وضعیت مالی دوستم بود. پسری بسیار با ادب و تحصیل کرده و با کمالات. وضع مالی متوسطی هم داشتند و هیچ عیب و ایرادی نداشت. 

کار به جایی رسید که مادر دوستم از بنده خواست تا با پدر این دختر خانم صحبت کنم. هرچقدر برای پدر این دخترخانم آیه و حدیث آوردم اصلاً گوشش بدهکار نبود که نبود. دست آخر گفتم: اون اسلامی که تو داری اون اسلامی نیست که پیامبر گفته. چون تو اصلاً پیامبر رو قبول نداری. آخرش دخترش با یه پسر پولدار ازدواج کرد اما بعد یک ماه فهمیدن پسره ناراحتی اعصاب داره و هر روز دختره رو کتک میزنه. اینم از خوشبختی دخترش.





برچسب‌ها: ازدواج به شرط چاقو, , , /,
ادامه مطلب
[ شنبه 20 مهر 1392 ] [ 10:50 قبل از ظهر ] [ منتظر ]

رای شروع زندگی مشترک تنها عشق کافی نیست؛ یعنی حتی اگر عشق دو طرف واقعی باشد و همدیگر را به خاطر لیاقت ها، توانایی ها و مهارت های اجتماعی و فردی دوست داشته باشند باز هم باید مهارت هایی را پیش از ازدواج بیاموزند تا بتوانند به خوبی دوران پیش رو را مدیریت کنند و باعث آرامش، امنیت و افتخار یکدیگر شوند.

اگر می خواهید ارتباطی سالم، منطقی و پربار داشته باشید، یادگیری مهارت های ارتباطی را جدی بگیرید. مهارت های ارتباطی فرصتی است برای تعیین چارچوب های زندگی مشترک و پاسخ مثبت دادن به احساسات و عواطف همسر. علامت این که کسی مهارت های ارتباطی کافی ندارد این است که معمولا سخنان و رفتارهای نسنجیده هر چند کوچک و به شوخی دارد که می تواند یک دلخوری بزرگ به وجود آورد و شیرینی روابط را کم کند. بخشی از این مهارت ها را می توانید با شناخت بیشتر از روحیات و تمایلات ساده و پیش پا افتاده همسرتان به دست آورید. باور کنید که گاهی زوج ها سال های سال کنار هم زندگی می کنند بدون آنکه بدانند کدام رفتار یا حرکت شان دل همسرشان را می آزارد یا همسرشان دوست دارد هر روز چه برخوردی از آنها ببیند. همین توقعات کوچک برآورده نشده گاهی می تواند کوهی از مشکلات را درست کند که حل آنها واقعا دشوار است.

اگر در آستانه ازدواج هستید یا جزو تازه عروس و دامادها به شمار می روید، این سوالات را از یکدیگر بپرسید تا دچار سوء تفاهم های رایج نشوید. این پرسشنامه که شما می توانید آن را کنکور زندگی مشترک بدانید، برای پر کردن جای خالی شناخت متقابل زوجین از یکدیگر طراحی شده و در اختیار شما قرار گرفته است.

ممکن است در نگاه اول سوالات پرسشنامه را بدیهی و پاسخ دادن به آن را کاری بیهوده تصور کنید اما به شما اکیدا توصیه می کنیم پرسشنامه را به دقت مطالعه کنید و به پرسش های صادقانه پاسخ بدهید، اگر شما و همسرتان صادقانه به این سوالات پاسخ دهید، می توانید مطمئن باشید که ازدواج خوبی در انتظار شما خواهد بود.

اگر می خواهید شناخت خود را از همسرتان بیشتر کنید و زندگی بهتری برای خود بسازید، این 27سوال را با دقت پاسخ دهید و از نامزدتان هم بخواهید که به آن پاسخ دهد

 

1- وقتی به خانه بازمی گردی، سه کاری که انتظار داری برایت انجام دهم یا سه جمله ای که دوست داری بگویم، چیست؟

2- وقتی با هم تنها هستیم، گفتن چه حرفی تو را به شدت ناراحت می کند؟

3- وقتی در یک جمع خانوادگی یا دوستانه حضور داریم، گفتن چه حرفی تو را به شدت ناراحت می کند؟

4- چه چیزی در صحبت کردن من وجود دارد که تو آن را تحمل می کنی؟

5- چه موردی در صدا یا سبک ارتباط برقرار کردن من وجود دارد که باعث می شود تو مایل باشی زمان «بیشتری» را با من بگذرانی؟

6- چه چیزی در صدا یا سبک ارتباط برقرار کردن من وجود دارد که باعث می شود تو مایل باشی زمان «کمتری» را با من بگذرانی؟

7- درباره بحث کردن یا مشاجره کردن‌مان احساس تو چیست؟

8- چه حرفی را حتی در زمان عصبانیت، هرگز نباید به تو بگویم؟

9- زمانی که واقعا نیاز دارم توجه و تمرکزت را به یک موضوع جلب کنم باید چه کار کنم یا چه بگویم؟

10- چه چیزی برای تو علامت خطر است که موجب می شود تصور کنی کیفیت ارتباط ما بد شده است؟

11- انجام کدام سرگرمی یا وقت گذرانی می تواند ما را به هم نزدیک تر کند؟

12- انتظار داری در 5سال آینده کیفیت روابط ما در چه وضعی باشد؟

13- بزرگ ترین درسی که می توانم از تو یاد بگیرم چیست؟

14- زمانی که احساس می کنی از طرف همسرت آزرده شده ای چه کار می کنی و چه می گویی؟

16- در صورتی که بخواهی من را فریب دهی چه می گویی و چطور رفتار می کنی؟

15-  زمانی که واقعا تو را آزرده کرده باشم، گفتن چه حرفی یا انجام چه کاری باعث می شود مرا ببخشی؟

17- از نظر تو چه چیزی واقعا زندگی مشترک ما را می تواند ویران کند؟

18- کدام یک از ضعف های من را پذیرفتی و دیگر موجب اذیت تو نمی شود و فکرت را مشغول نمی کند؟

19- سه نگرانی که درباره وضعیت روانی، احساسات یا رفتارهای من داری کدام است؟

20- کدام یک از عادت های من تو را آشفته می کند و می رنجاند؟

21- در صورتی که تو را آزرده باشم چطور پاسخم را می دهی (تنبیه یا سرزنش می کنی؟)

22- خاص ترین ویژگی اخلاقی تو چیست که من باید بدانم؟

23- در صورتی که قادر نباشم یکی از دوستان یا نزدیکان تو را تحمل کنم، عکس العمل تو چه خواهد بود؟

24- باید چه کار کنم که احساس کنی واقعا دوستت دارم؟

25- موقع غذا خوردن دوست داری در چه فاصله ای و با چه زاویه ای نسبت به هم بنشینیم؟

26- به نظر تو ابراز عواطف و علاقه من نسبت به تو، در جمع باید چگونه باشد؟

27- در صورتی که موقتا نخواهی توسط من نوازش شوی، این مطلب را چطور به من می گویی؟

 

حالا وقت تعامل است

حالا که هم شما و هم همسرتان به سوالات پرسشنامه «ارتباط موفق» پاسخ داده اید وقت آن رسیده است که پاسخ بسیاری از سوالات خود درباره ویژگی های اخلاقی، علایق و خواسته های همسرتان را در پاسخ او به این پرسشنامه جست و جو کنید. حالا وقت تعامل است؛ زمان آن رسیده است که اختلاف نظرها در موارد ارتباطی و زندگی مشترک تان را با یکدیگر در میان بگذارید و به رفع سوء تفاهم ها و اختلاف ها بپردازید.

در این مرحله بهترین مشاور برای بهبود زندگی مشترک، خودتان هستید اما اگر بعد از بررسی پاسخ ها به این نتیجه رسیدید که سطح اختلاف نظرتان زیاد است بهتر است با مشاوران خانواده این موضوع را در میان بگذارید و زندگی تان را زیباتر کنید.

 

فرآوری: فاطمه ایمانی

بخش کلوب ازدواج تبیان

 





برچسب‌ها: سوالات مهم جلسه خواستگاری,
[ شنبه 2 شهريور 1392 ] [ 3:48 قبل از ظهر ] [ منتظر ]

تحقیق سنتی پیش از ازدواج به شکل یک رسم درآمده. رسمی که دیگر نه درست انجام می‌شود نه روش جایگزین برای آن پیدا می‌شود. معمولا برادر یا پدر دختر با قرار قبلی به محل کار داماد سر می‌زنند و می‌پرسند او چطور آدمی است و طبیعی است که جوابی نمی‌شنود جز آنکه «خوب است.»

سۆالات مقدماتی مثل سن و شغل و فرهنگ خانواده در جلسات اول آشنایی پرسیده می‌شود اما تحقیق اصلی که بعد از آن آغاز می‌شود، سرنوشت یک عمر زندگی را رقم می‌زند و باید جامع و کامل باشد و بیشترین شناخت را از همسر آینده به دست بدهد. هرچند که همیشه وجهه ناشناخته‌ای باقی می‌ماند که فقط با زندگی زیر یک سقف معلوم می‌شود.

حرف‌های اول آشنایی موثق است!

همه در شروع ارتباط ناخودآگاه خود را طوری نشان می‌دهند که برای طرف مقابل جذاب‌تر به نظر برسند اما در عمل چیز دیگری هستند. شناخت افراد از هم در دوره آشنایی خیلی گنگ است چون معمولا روابط منقطع است. یعنی طرفین هفته‌ای یک یا دو بار همدیگر را می‌بینند و در این زمان کوتاه طبیعی است که فقط حرف‌های شیرین به هم می‌زنند اما در رابطه تنگاتنگ در زندگی زناشویی همه چیز فرق می‌کند. ما در زندگی از هم طلبکاریم و برای اینکه احساس آرامش و امنیت کنیم از یکدیگر سهم می‌خواهیم. اگر قرار باشد همسرمان ساعت 6 از سر کار برگردد ما وقت عصر او را برای خودمان می‌خواهیم اما حالا اگر او عصرها را برای دوستان یا خانواده خودش اختصاص دهد، بحران تازه شروع می‌شود.

دخالت خانواده چقدر موثر است؟

در دنیای امروز در بسیاری موارد دختر و پسر با هم از قبل آشنا شده‌اند و بعد خانواده را در جریان می‌گذارند. در آشنایی‌هایی که به شکل سنتی انجام نشده و خانواده حضور پررنگی در آن نداشته ‌است، معضلات خودشان را دیر نشان می‌دهند اما خانواده در این مرحله می‌تواند تحقیقات میدانی کند که البته باید بدانیم در آن خیلی از مسائل مثل بعضی بیماری‌های روحی- روانی، ناکامی‌ها و ویژگی‌هایی که در موقعیت‌های بحران‌زا خودش را نشان می‌دهد جزء مسائل پنهان خانواده‌ها باقی می‌ماند. برای مثال افرادی هستند که ما به آنها می‌گوییم انفعالی انفجاری. این افراد فشار را تحمل می‌کنند و در یک نقطه منفجر می‌شوند. اگر شما حس کنید طرف مقابل همیشه منفعل است و یکدفعه با رفتار انفجاری روبه‌رو شوید، به شدت دچار هراس و ترس می‌شوید.

دوستان و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند منبع تحقیق باشند؟

دوستان نمی‌توانند به اندازه‌ خانواده قابل استناد باشند. بهتر است برای شناخت به ستون‌های سفت و واقعیت‌ها تکیه کنیم.





برچسب‌ها: ازدواج, بهترین راهنمای شناخت قبل از ازدواج,
ادامه مطلب
[ شنبه 2 شهريور 1392 ] [ 3:39 قبل از ظهر ] [ منتظر ]

 «اصلا گوش می دی من چی می گم»؟ این یکی از اتهامات رایج بسیاری از زن و شوهرها است.خیلی از زوج های مخصوصا جوان از حرف گوش نکن بودن همسرانشان گلایه دارند.

پیرترها هم احتمالا حوصله گلایه ندارند وگرنه این مشکل پیر و جوان نمی شناسد؛ مخصوصا وقتی که بحثی بین زن و شوهر پیش می آید که در آن اختلاف نظر دارند این مهارت از نان شب هم واجب تر می شود. البته وقتی که فردی به شدت از شما انتقاد می کند یا شما را سرزنش می کند، واقعا گوش دادن کار سختی است.

برای این کار واقعا لازم است که بتوانید خودتان را جای همسرتان بگذارید و موضوع بحث را از دید او ببینید. یادتان باشد که نمی شود به گوش دادن همدلانه تظاهر کرد. برای یک گوش دادن ماهرانه… راهکارهایی وجود دارد که آن ها را به شما پیشنهاد می کنیم.

عصبانیتش را بپذیرید

همسرتان به این دلیل عصبانی شده است که فکر می کند تنها راه این که شما به او گوش دهید همین عصبانیتش است. عصبانیت متقابل تنها کار را بدتر می کند.

از کانال های پشتی استفاده کنید

چهره بسیاری از کسانی که در مقابل سرزنش سکوت می کنند سرد و بی روح است. اگر شما از سکوت کننده ها هستید، یادتان باشد از علامت های بدنی گوش دادن استفاده کنید وگرنه همسرتان عصبانی تر خواهد شد. روانشناس ها به این علامت ها می گویند کانال های پشتی. نشانه هایی مثل گفتن «بله»، «می فهمم»، «اوهوم» یا تکان دادن سر.

گوش دادن فعال را بشناسید

بعضی وقت ها ما داریم با جان و دل به حرف های همسرمان گوش می دهیم اما کار خاصی انجام نمی دهیم که این گوش دادن را منتقل کنیم. سرمان را پایین انداخته ایم و گوش هایمان را تیز کرده ایم و گوش می دهیم و درک می کنیم. در این نوع از گوش دادن با این که شما اخلاقاً و وجداناً دارید گوش می دهید اما به طرف مقابلتان حس خوبی منتقل نمی کنید. شما او را در یک موقعیت مبهم قرار داده اید که نمی تواند متهمتان کند که به حرف هایش گوش نمی دهید و نه نشانه هایی از گوش دادن می بیند. در این حالت به جای این که ذهن طرفتان درگیر حرف های خودش و ادامه دادن صریح تر به آن ها شود، درگیر این ابهام می شود و معمولاً ترجیح می دهد که حرف هایش را زودتر تمام کند یا این که احتمالاً از شما بپرسد که آیا به حرف هایش گوش می دهید.

 

 





برچسب‌ها: درک کردن همسر خود را یاد بگیریم,
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ] [ 2:8 بعد از ظهر ] [ منتظر ]

 

دیر ازدواج کردن و مشکلات خاص ان

دیر ازدواج کردن و مشکلات خاص ان

شقایق حدود چهل و پنج سال سن دارد، معلم است و به تازگی به خانه‌ بخت رفته است. او می گوید، دختر بزرگ خانواده بوده و دغدغه همیشگی‌ش برای زندگی درس خواندن بوده است. بعد از به اتمام رساندن دوره‌ دکترا تصمیم برای تشکیل زندگی می گیرد و با توجه به اینکه دختران در فرهنگ ایرانی انتخاب می شوند، به قول خودش برای ازدواج دیر شده و تنها علت او برای ازدواج فرار از تنهایی عنوان می شود.

 

طیف خواستگاران او به دو دسته‌ مردان مطلقه و پسران کوچکتر تقسیم می شده که انتخاب را برای او سخت می کرده است اما در نهایت با مشورت و توکل به خدا، یک انتخاب منطقی به دور از احساس داشته و الان حدود یکسال است که زندگی مشترکش با حمید که پنج سال از خودش کوچکتر است را شروع کرده است.

 

 بیشترین چیزی که شقایق در گفته‌هایش تکرار می‌کرد عدم اشتیاق او برای زندگی و ایجاد تنوع در آن بود. او حتی بعضی کارها مانند رنگ کردن مو را مثل تزئین سالاد و رسیدگی به انجام امور خانه، رفع تکلیف می خواند!

 

مهرناز، سی و نه ساله، یکسال و سه ماه است ازدواج کرده و یک دختر دو ماهه دارد.‌ او می گوید: برای مشاوره‌ ازدواج که می رفتم، چند بار به من تاکید شد چون در سن بالا متاهل می شوم باید مراقب تغذیه و باروری باشم. چون احتمال نازایی و اختلال در باروری در سن بالا زیاد می‌شود. در نتیجه از ترس بچه دار نشدن زود به باروری اقدام کردیم و به لطف خدا مشکلی نبود و ما از سلامت و حضور او خیلی شادیم اما بیشترین مشکلی که شخصاً دارم حضور بچه (زودتر از حد انتظارم) نیست، بلکه فاصله ای است که بین من و همسرم به خاطر رسیدگی به کودک و مشکلات اقتصادی ناشی از تولد فرزندایجاد شده و این فاصله مرا نگران می کند.

 

ناسازگاری بیشتر و انعطاف کمتر

این روزها که سن ازدواج بالا رفته است، ازدواج در سن پایین محاسن زیادی دارد که نمی توان منکر آن شد. به طور مثال زن در کنار همسر و با درک شرایط رشد می کند، در حالی که دخترانی که در سن بالاتر ازدواج می کنند، 

 
 





برچسب‌ها: دیر ازدواج کردن و مشکلات خاص ان,
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ] [ 2:8 بعد از ظهر ] [ منتظر ]
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 5:43 بعد از ظهر ] [ منتظر ]

                              


کنترل شهوت
توصیه: شرط دوران عزب(1) آن است که چشم را از ناشایست بازداری ونادیدنی نبینی، و به نااندیشیدنی نیندیشی، وآتش شهوت را بنشانی، و دل از مشغولی به زیبا رویان نگاه داری، و هوای نفس را بازگو نکنی، تا مقبول باشی.(2)
راه کنترل شهوت
توصیه: هیچ لشکر از لشکرهای شهوت نیست، الّا که آتش آن را به تلاش می توان نشاند؛ زیرا آفتی که در تو است و سیلتِ دفع آن هم با تو باشد، و برای زائل شدن شهوت تو، نیاز به حضور غیری نیست. و زوال شهوت به دو چیز باشد: یکی آنچه آدمی از عهده آن برمی آید، ودیگر، آنچه با تلاش و کوشش به دست بر نمی آید. آنچه اندر توان آدمی است، گرسنگی باشد، و آنچه ازتوان بیرون باشد یا خوفی بیقرار است، یا حبّی صادق که خداوند خود اندراجزای جسد پراکند.(3)
شهوت متعادل
نکته: بدان که اندر این شهوت نیز افراط هست و تفریط و میانه روی. افراط آن بود که چنان شود که از زشت کاری ها شرم ندارد وهمگی خویش در کارشهوت کند. و چون چنین بود شکستن ان واجب بود به روزه، و اگر شکسته نشود زن گیرد. و تفریط آن بود که شهوت به کلی کنار نهد و این نقصان بود. و اعتدال آن بود که شهوت، در اختیاربود. و کس بود که چیزها خورد تا شهوت وی زیادت شود، و این از جهل بود و مَثَل وی چون کسی بود که آشیان زنبور به هم زند تا اندر وی افتند و وی را بگزند. مگر کسی که زن گرفته باشد و مقصود وی نگاه داشتن جانب زنان بود، که پناه گاه ایشان مردانند.(4 )
عشق سبب فوران شهوت
نکته و توصیه: یکی از آفات شهوت، عشق است، و سبب آن معصیت های بسیار باشد؛ و اگر اندر آغاز آن احتیاط نکند، اختیار از دست بیرون شود. و احتیاط ، نگاه داشتن چشم است. اگر تصادفاً

 





برچسب‌ها: نکات مهم برای دختر و پسرجوان,
ادامه مطلب
[ شنبه 12 مرداد 1392 ] [ 2:54 قبل از ظهر ] [ منتظر ]

داستان ازدواج پسر مقام معظم رهبری

آقای حداد عادل تعريف می کردند:« سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که: می خواهيم برای خواستگاری خدمت برسيم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبيرستان است و می خواهد ادامه تحصيل دهد. ايشان دوباره پرسيده بودند که اگر امکان دارد ما بياييم دختر خانم را ببينيم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. 
بعد خانم ما از ايشان پرسيده بودند که اصلا شما خودتان را معرفی کنيد. و ايشان هم گفته بودند: من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام عليک کرده بود و گفته بود:« ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ايم. اما شما صبر کنيد با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم». آن زمان خانم من مدير دبيرستان هدايت بود. 
بعد از صحبت با من قرار بر اين شد که آنها بيايند و دخترمان را در مدرسه ببينند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اينکه اگر آنها نپسنديدند، لطمه ای به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را ديدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند:« خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است». 
يک سال از اين قضيه گذشت. مجددا خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند که ما می خواهيم برای خواستگاری بياييم.خانم بنده پرسيده بودند که چطور تصميمتان عوض شده؟ آقا گفته بودند:« خانم ما به استخاره خيلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نيامده بود، منصرف شدند» و خانم آقا هم گفته بودند:« چون دخترتان، دختر محجبه،فرهيخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهيد، بياييم.» 
آن زمان دخترمان ديپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، يک روز پسر آقا و مادرش با يک قواره پارچه به عنوان هديه برای عروس آمدند و صحبت کرديم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسيدم، ايشان موافق بودند. 
بعد از چند روز خدمت آقا رفتيم. آقا فرمودند:« آقای دکتر! داريم خويش و قوم می شويم.» گفتم:« چطور؟» گفتند:«خانواده آمدند و پسنديدند و در گفتگو هم به نتيجه کامل رسيده اند، نظر شما چيست؟» گفتم:« آقا! اختيار ما دست شماست.» 
آقا فرمودند:« نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهيد و خانمتان هم همين طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من اينطور نيست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غير از کتاب هايم يک وانت بار می شود. اينجا هم دو اتاق اندرون و يک اتاق بيرونی است که آقايان و مسئولين در آنجا با من ديدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه ای اجاره کرده ايم که يک طبقه مصطفی و يک طبقه هم مجتبی زندگی می کند. شما با دخترت صحبت کن که خيال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چيزهايی در ذهنش باشد. ما اين طور زندگی می کنيم. اما شما زندگی نسبتا خوبی داريد. حالا اگر ايشان بخواهد وارد اين زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نيست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اينها را به او بگو، بداند.» 
من هم به دخترم گفتم و ايشان هم قبول کرد. آقا در زمان قبل از رئيس جمهوريشان، در جنوب تهران خانه ای داشتند که آن را اجاره داده اند و خرج زندگی شان را از آن در می آورد؛ ايشان حقوق رهبری نمی گيرند و از وجوهات هم استفاده نمی کنند. 
هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهريه و ... آقا فرمودند:«در مورد مهريه، اختيار با دختر شماست. ولی من برای مردم خطبه ی عقد می خوانم، سنت من اين بوده که بيشتر از 14 سکه ، عقد نخوانم و تا حالا هم نخوانده ام، اگر بخواهيد، می توانيد بيشتر از 14 سکه مهريه معين کنيد، ولی شخص ديگری خطبه عقد را بخواند. از نظر من اشکالی ندارد. چون تا حالا بيش از 14 سکه برای مردم عقد نخوانده ام، برای عروسم هم نمی خوانم.» 
من گفتم آقا! اين طور که نمی شود. من با مادرش صحبت می کنم، فکر نمی کنم مخالفتی داشته باشد.» در مورد مراسم عقد هم گفتند:« می توانيد در تالار بگيريد، ولی من نمی توانم شرکت کنم.» گفتم:« آقا هر طور شما صلاح بدانيد.» 





ادامه مطلب
[ شنبه 12 مرداد 1392 ] [ 2:20 قبل از ظهر ] [ منتظر ]

 

 

در کوچه باغ تاریخ؛عقد کنان غافلگیرانه

 

ازدواج بزرگان هم مثل خیلی از امورشان ممکن است با دیگران فرق داشته باشد. از جمله ماجرای ازدواج آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در دهه 30 و 40 که بسیار جالب و خواندنی است.

آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی، مرجع تقلید بزرگ شیعیان در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی، از نوجوانی تحصیل علوم دینی را در زادگاه خود یعنی شهر بروجرد آغاز کرد. پس از رسیدن به ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به شهر اصفهان و مدرسه علمیه صدر رفت. علاقمندی ایشان به کسب علم و پشتکارش در درس خواندن اساتید این حوزه را به شگفت می آورد…

ادامه تحصیل آیت الله بروجردی در مدرسه صدر اصفهان ادامه داشت؛ در حالیکه خیلی علاقمند بود که پدر مساعدتی کند تا ایشان بتواند به نجف اشرف برود و تحصیل خود را در این شهر و حوزه علمیه معروفش ادامه دهد. تا اینکه روزی نامه ای از پدر بزرگوارش به او رسید که در آن نوشته شده بود که ایشان باید حتما به بروجرد بروند. آیت الله بروجردی که در آن زمان طلبه ای ۲۲ ساله بودند، تصور می کنند که احتمالا پدر توانسته شرایط ادامه تحصیل ایشان را در نجف فراهم کند و می خواهد بعد از دیدار با خانواده، ایشان را راهی نجف اشرف کند. برای همین با شتاب خود را به بروجرد می رسانند. اما به محض رسیدن به منزل، دید که همه فامیل و دوستان جمع هستند و مهمانی بزرگی در منزل شان برپاست.

با ورود ایشان به منزل همه تبریک گویان شادی می کنند و تازه آیت الله بروجردی متوجه می شوند که سفره عقدی پهن شده و پدر، دختر یکی از مومنین و بزرگان بروجرد را برای ایشان خواستگاری کرده و مجلس، مجلس عقدکنان خودشان است!…

 





برچسب‌ها: عقد کنان غافلگیرانه,
ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 ] [ 1:24 بعد از ظهر ] [ منتظر ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
درباره وبلاگ

دختران دیروز وامروز
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ریحانه ها و آدرس reyhaneha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

کد لوگو وبلاگ یا صاحب الزمان

یا صاحب الزمان

3-به ظاهر نیست
کد موزیک آنلاین برای وبگاه

کد متحرک کردن عنوان وب

كدهای جاوا وبلاگ




کد متحرک کردن عنوان وب